تبیین ماهیت هنر اسلامی

در آیات کریمه قرآن داریم: و اِن من شئی الا و عندهُ خزائنهُ وما ننزلهُ الا بقدر معلوم: هیچ چیزی در عالم هستی نیست مگر آنکه مخزن آن پیش ماست و ما به اندازه آن را فرو می فرستیم (ظاهر می کنیم). در تعریف هنر خیلی صحبت شده است، مثل تعریف زیبایی.

ای بسا معنی که از نامحرمی های زبان
با همه شوخی مقیم پرده اسرار ماند
در آیات کریمه قرآن داریم: و اِن من شئی الا و عندهُ خزائنهُ وما ننزلهُ الا بقدرٍ معلوم: هیچ چیزی در عالم هستی نیست مگر آنکه مخزن آن پیش ماست و ما به اندازه آن را فرو می فرستیم (ظاهر می کنیم). در تعریف هنر خیلی صحبت شده است، مثل تعریف زیبایی. بنا به ذکر تعریف ندارم ولی یک تعریف جامع و مانع که همه متفکران بپذیرند هنوز وجود ندارد و نخواهد داشت، چرا؟ زیرا هنر از انسان است ولی خود وجود انسان هنر است. حال انسان را تعریف کنید؟ حال فکر می کنید یک تعریف جامع و مانع از انسان تاکنون شده است که اختلافی در آن نباشد؟ هنر خداست! عجیب این است که خود خداوند هم آفرینش انسان را به عنوان هنر مطرح کرده است. خداوند جمله ای در مقام آفرینش انسان دارد که به نظر می آید معنی شگفتی دارد. همه چیز ساخته اراده خداست. ولی خداوند می گوید: فتبارک الله احسن الخالقین. خداوند به خودش تبریک عرض می کند! چیز عجیبی است! چه تبریکی داشت! مگر چه آفرید؟ هنر بود. آفرینش انسان هنر بود و هنر هم از انسان است. هیچ موجود هنرمندی غیر از انسان در عالم وجود ندارد. جبرئیل و اسرافیل و یا حیوانات هنرمند نیستند. ممکن است حیوانی را خوب تعلیم دهیم تا برقصد ولی هنرمند نیست. او حالتی انعکاس و شرطی را بروز می دهد. طوطی حرف می زند و... ولی هنرمند نیستند. در حین عمل قدرت تصمیم گیری ندارد که عملی غیر از آن انجام دهد.

ادامه نوشته

انقلاب اطلاعاتی-رسانه‌ای و مفهوم دولت-ملت


همهشری، مهدی عراقی - از آغاز تشکیل دولت - ملت‌ها به‌عنوان حاکمیت نیروی سیاسی بر سرزمین محدود، اطلاعات اهمیت ویژه‌ای یافته است.

به بیان دیگر می‌توان گفت که دولت- ملت‌ها از بدو تاسیس، «جوامع اطلاعاتی» محسوب می‌شوند چرا که تولید قدرت برای دولت نتیجه گردآوری، نگهداری و کنترل اطلاعاتی است که در جهت اهداف رهبری جامعه به کار می‌روند. اطلاعات از آغاز برای بقای دولت- ملت‌ها ضروری بود زیرا همان طور که پروفسور «جان‌اریکسون» خاطرنشان می‌کند «جنگ‌ها و عملیات مدرن نظامی [صرفا] به وسیله ابزارهای جنگی انجام نمی‌شوند؛ آنها به وسیله اطلاعات، رهبری و کنترل می‌شوند. اطلاعات همه کار می‌کنند؛ هم جنگ‌افزارها را آتش می‌کنند و هم به آنها می‌گویند به کجا بروند. شبکه نشانه‌ها، کلید کارهاست.

اگر می‌خواهید جهان را خلع سلاح کنید همه رایانه‌ها را به دور بیندازید.» اکنون این سیستم عصبی است که اهمیت یافته است؛ یعنی نشانه‌ها، اطلاعات و ارتباطات. بنابراین اشتهای سیری‌ناپذیر دولت‌ها برای اطلاعات درباره هر چیزی که با منافع ملی آنها در ارتباط باشد به وجود می‌آید و این همان خطری است که هوشیاری دولت – ملت‌ها به‌خصوص دولت- ملت‌های پست‌مدرن را نسبت به‌خود بر‌می‌انگیزد که در دوران پس از جنگ سرد باعث ایجاد ناامنی در میان دولت - ملت‌های پست مدرن شده است.

کوتاه سخن، می‌توان گفت اطلاعات خود تبدیل به‌علت شده است و برخی هم دارای نیروی ویرانگری هستند. فناوری اطلاعاتی جدید چرخ‌های صنعت و جامعه را سریع‌تر به حرکت وا می‌دارد و انبوه عظیم اطلاعات جدید را تولید می‌کند.لیکن این وضعیت درخصوص انواع متفاوت دولت - ملت‌ها به‌طور یکسان صدق نمی‌کند. کشورهای کمتر توسعه یافته که از آنها به‌عنوان دولت - ملت‌های مدرن یاد می‌کنیم چون به تولید فرآورده‌های حاصل از زمین ادامه می‌دهند، ناچار همچنان به قلمرو خود تعلق خاطر دارند. اما در کشورهایی که در آنها سرمایه، نیروی کار و اطلاعات شناور بوده و استیلا یافته‌اند که از آنها تحت عنوان دولت – ملت‌های پست مدرن نام می‌بریم، آن‌‌چنان جایی برای پرستش طلسمی به نام قلمرو جایگاه پیشین وجود ندا
ادامه نوشته

پروفسور مولانا: ارتباط جوامع با یکدیگر تنها از طریق تصاویر انتخابی است


رییس واستاد دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه آمریکن واشنگتن گفت: درزمان حاضرارتباط جوامع بایکدیگر تنها از طریق تصاویر و به صورت انتخابی و کاملا مجازی است.

به گزارش ایرنا پروفسور "حمید مولانا" شامگاه چهارشنبه در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان اظهارداشت: دردویست سال پیش، جوامع به دلیل عدم وجودامکانات امروزی فقط به وسیله‌ی مسافرت یا کتب با یکدیگر مرتبط بودند.

وی گفت: امروزه با وجود تکنولوژیهای بسیار مدرن، شاید اینگونه به نظر برسد که ارتباطات جوامع با یکدیگر بیشتر شده است.

 
ادامه نوشته

مارپيچ سکوت و تفاوت های آن در جوامع شرقی

بخشی از اطلاعات و فيش های جمع آوری شده درباره مقاله مارپيج سکوت رو برای اطلاع و اظهار نظر دوستان و صاحب نظران بدين شرح ارائه می کنم :

حوزه مطالعاتی تأثير رسانه ها بر پيکره جوامع مختلف سالهاست که دغدغه پژوهشگران علم ارتباطات شده است. در اين بين آنچه از هر معيار و شاخصی پر اهميت تر است، بستره فرهنگی جامعه متأثر از رسانه است. هرچند نوع رسانه گروهی(راديو/ تلويزيون/ مطبوعات/ سينما/...) ، ماهيت و هدف پيام فرست، محتوای پيام، و در قالب کلی تر مخاطب و عوامل متعدد ديگر همه و همه  بر تأثير گذاری پيام رسانه ها مؤثرند، لکن شناخت مخاطب هدف، آن هم در سطح گسترده و دقيق بيشترين سهم را در اين فرآيند خواهد داشت.

رسانه ها قدرتمندند و می توانند آنچه که صاحبان، مالکان، ذي نفعان و قدرت های سياسی حاکم می خواهند را در جامعه رواج دهند. اين گزاره را ما نيز تا حدودی می پذيريم، لکن آنچه در نظريه مارپيچ سکوت خانم نوئل نيومان مطرح شده است، صرف اين مدعا نيست، بلکه او معتقد است نظر بيان شده توسط رسانه ها به عنوان اکثريت، منجر به خاموشی نظر اقليت می گردد. اين نظر جدا از بيان آن در حيطه نظريه های مرتبط با رسانه، به طور کلی بيان گر نظری در حيطه ارتباطات گروهی و مبتنی بر روانشناسی اجتماعی است.



ادامه نوشته

Research on the Effects of Media Violence

شدت تأثير رسانه ها :
Research on the Effects of Media Violence

Whether or not exposure to media violence causes increased levels of aggression and violence in young people is the perennial question of media effects research. Some experts, like University of Michigan professor L. Rowell Huesmann, argue that fifty years of evidence show "that exposure to media violence causes children to behave more aggressively and affects them as adults years later." Others, like Jonathan Freedman of the University of Toronto, maintain that "the scientific evidence simply does not show that watching violence either produces violence in people, or desensitizes them to it."



ادامه نوشته

قلب واقعيت رسانه ها

با دیدن اين تصاوير چيزی جز لذت نصیب مخاطب نخواهد شد.
آیا در صورت وقوع نيز واقعيت همين است؟!!

اتم می شکافد و گيتی را می شکافاند

تصاوير جدیدترین رویش قارچ های هسته ای طی آزمایش هسته ای فرانسه برگرفته از روزگار وصل

ادامه نوشته

اعتياد راوي يا روايت

نوشته گروهي از : اميد واضحي‌آشتياني، علي رنجبر، مجيد محلوجي، سيد محمد رضا خوشرو، علي فاضلي اميد

(تأملي بر نظريه جهان مجازي)

بر فرض اعتقاد به عالم مجازي و مجاز به معناي فلسفي آن و نه مفهومي عرفي و عاميانه از آن چه به استدلال هاي فلسفه ممزوج به علم الاجتماع و چه با انگاره هاي روانشناسي از جمله بايسته­هاي مهم اين مرقومه است اينکه عالم مجازي بر فرض وجود چه ويژگي­ها و شاخصه­هائي را براي شناسائي خود ايجاد نموده است. البته مهم و ضروري مي­نمايد. اما ضرورت کنکاش براي بررسي نطفه وجودي او قبل از هر پژوهشي اولي­تر مي­باشد.


ميل عينيت بخشيدن و تجسم دادن به مفاهيم ذهني و قابل درک و ارائه دادن آن به عموم به هر انگيزه­اي که باشد. شايد مهم­ترين عامل تولد انواع هنرها در طول حيات اجتماعي آدميان و حتي قبل از مدنيت و زندگي اجتماعي آدمي مي­باشد. آنچنان که انتروپولوژيست­ها نقاشي و روايت­گري انسان­هاي اوليه بر ديوارهاي غارها را با حيات آدمي برابر درونيات و پندارها و مفاهيم ذهني انسان بدانيم تاريخ آن به 35000 تا 9000 هزار سال قبل از ميلاد مسيح(ص) مي­رسد. بنابراين دغدغه تجلي دادن و قابل فهم کردن پندارها و درونيات انسان سير تحول ارتباطات انساني را متغير ساخته است. اما نياز آدمي به خلق و افزايش گستره وجودي خويش زمينه ساز و بستره آفرين رب النوع­هائي با ويژگي­هاي انساني گرديده است. چنانچه اين ميل اگر به خودباوري انسان ناظر نبود به خلق رب النوع­هائي از جنس جماد و حيوان انجاميد. و با فصل خودباوري او به تولد سوپر من­ها و رب النوع­هائي با ويژگي­هاي انساني انجاميد و آنها به تقويت قواي ضعيف آدمي آمدند.

ادامه نوشته

سکولاریزیم و نظریه های ارتباط

دکتر فیاض(عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) :

دو مبناي ارتباطي

1. ارتباطات در نخستين گام به دو قسمت تقسيم مي‏شود: ارتباطات انساني و ارتباطات جمعي. در ارتباطات نوع اول, انسان, محور است و ارتباطات انسان‏محور با صورت و مبنا واقع مي‏شود, ولي در ارتباطات نوع دوم, رسانه, محور است, نه ارتباطات و اصل, رسانه جمعي است.

 2. در ارتباطات نوع اول, توليد معنا, اصل واقع مي‏شود, ولي در ارتباطات جمعي, فقط مبادله معنا در نقطه ثقل قرار مي­گيرد. در ارتباطات نوع اول, نوعي بسط زندگي است؛ چون زندگي بر اساس نشانه‏ها شكل مي‏گيرد و نشانه‏ها از معناها به وجود مي‏آيد. پس بسط معنايي بر اثر ارتباطات انساني پديدار مي­شود. ازاين­رو, ارتباطات بر زندگي تحميل نمي‏شود.

 3. ارتباطات جمعي بر اساس رسانه شكل مي‏گيرد و به دنبال تسلط بر زندگي مردم است. پس ذهنيت مردم را شكل مي‏دهد تا بتواند بر زندگي آنان تسلط يابد و اين را از خلق نشانه‏ها و تكرار آنها در رسانه‏ها به دست مي‏آورد كه دچار كمبود معنا و بي‏معنايي مي‏شود و باز با تنوع و تكثر مصنوعي نشانه‏ها, آن را دنبال مي‏كند تا بتواند تا حدي از تكرار بي‏معنايي جلوگيري كند.


ادامه نوشته

جهان مجازی تلویزیون

 نظریه جهان مجازی تلویزیون طی مقاله ای به شرح ذیل توسط جناب آقای دکتر هادی صادقی (رئیس مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما و دانشکده صدا و سیمای قم ) در همایش رسانه و سکولاریزیم (سال 1385) بیان شده است :
جهان مجازی تلویزیون :دکتر هادی صادقی

1. دين

دين همچون همه پديده‌هاي انساني ديگر، تعريف­هاي گوناگوني يافته است. بدون اينكه وارد مناقشات يافتن عناصر ذاتي يا ماهوي دين شويم، مراد خود را از آن بيان مي‌كنيم تا مبنايي براي تفاهم به ‌وجود آيد. پيش از بيان مراد، بهتر است ميان دو كاربرد دين تفكيك كنيم. دين در يك كاربرد به دين عمومي[1] اطلاق مي­شود و در كاربرد ديگر به دين خصوصي.[2] دين عمومي، مستقل از انسان و دين خصوصي وابسته به اوست. دين عمومي براي بودنش نيازمند وجود انساني نيست، ولي دين خصوصي بدون انسان وجود نمي‌يابد. در واقع مي‌توان گفت تجلي دين عمومي در وجود انسان، به دين خصوصي تبديل مي‌شود. بر اين اساس، مي‌توان دين عمومي را اين­گونه تعريف كرد: «مجموعه حقايق و معارفي كه حول محور قدسي شكل گرفته ‌است.» اين مجموعه معارف و حقايق صرف­نظر از وجود انسان، تحقق دارد و داراي حقيقتي قدسي و متعالي و مراتبي متكثر و متدرج است كه از عالم الوهيت آغاز مي‌شود و تا عالم خاك استمرار مي‌يابد. حقيقت دين نزد خداوند است و مراتب نازل آن به فرشتگان و انبيا و آدميان مي‌رسد.

اين مجموعه معارف، شامل انواع معارف نظري و عملي مي‌شود كه دربرگيرنده اعتقادات و جهان­بيني، اخلاقيات و مسائل عملي عرفان، مسائل رفتاري و فقه و حقوق است. قدسي بودن، يكي از صفات مهم اين مجموعه معارف است كه آن را از غير دين جدا مي‌سازد. اين قدسيت دو منشأ دارد؛ يكي اينكه معرفتي باشد كه موصل به امر قدسي و ديگر اينكه معرفتي باشد كه ناشي از امر قدسي است. نمونه معرفت موصل به امر قدسي، استدلال‌هاي عقلي است كه وجود يا اوصاف امر قدسي را اثبات مي‌كند. نمونه معرفت ناشي از امر قدسي، معارفي است كه در كتاب‌هاي مقدس و برگرفته از وحي آمده است و طيف وسيعي از عقايد و فقه و اخلاق را در برمي‌گيرد.



[1] . public religion.

[2] . private religion.


ادامه نوشته

عبور از جامعه سنتي

دانيل لرنر (1958) ايده‌هاي بنيادين مربوط به رسانه‌هاي جمعي و نگرش مبتني بر نوسازي را به تصوير مي‌كشد. لرنر يك الگوي روان­شناختي در افراد را شناسايي و توصيف كرد كه هم براي جامعه مدرن ضروري بود و هم آن را تقويت مي‌كرد. فرد موردنظر او به ظرفيت بالايي براي شناسايي مشخصه‌هاي جديد پيرامون خود مجهز بود و مي‌توانست نيازهاي جديدي را كه جامعة بزرگتر ايجاد مي‌كرد، در خود دروني سازد .

به اين ترتيب، رسانه‌هاي جمعي، كارگزاران مهم نوسازي قلمداد شدند. افراد جهان‌سومي مي‌توانستند همدلي خود را با در معرض رسانه‌ها قرار گرفتن گسترش دهند. چرا كه رسانه‌ها با نشان دادن چشم‌اندازهاي جديد، آنها را در برابر رفتارها و فرهنگ­هاي تازه قرار مي‌دادند.

ادامه نوشته

Agenda Setting Theory

 از جمله نظریه های تاثیر رسانه های جمعی A teory of mass media effects is :
Agenda Setting Theory

According to the agenda-setting theory, first developed by Prof. Maxwell McCombs and Prof. Donald Shaw in their Chapel Hill study (1968), mass media sets the agenda for public opinion by highlighting certain issues. In studying the way political campaigns were covered in the media, Shaw and McCombs found that the main effect of the news media was to set an agenda, i.e. to tell people not what to think, but what to think about as opposed to persuasion or attitude change. Agenda setting is usually referred to as a function of mass media and not a theory (McCombs & Shaw, 1972).

'Chapel Hill Study - Replication in a new media environment'

Media Tenor researchers, together with Prof. Donald Shaw and Maxwell McCombs, are conducting a study 40 years after the 'Chapel Hill Study - Replication in a new media environment' in order to present developments in Agenda Setting Research and the rising importance of the theory in this century of media power.

Perception Model:

Agenda Setting Theory
Source: Prof. Frank Brettschneider, University Höhenheim, Germany

Media Tenor Approach:Agenda Setting Model

Reality-Media-People’s Perception

Most of the Agenda Setting Studies of the past suffered as the result of their inability to access 100 percent of the news flow, and as a consequence of this shortcoming, their results showed corresponding weaknesses. Only by incorporating the ICA=CH Model into the Agenda Setting Theory does this seem to be possible - at least, this has been the result arrived at in all seven International Agenda Setting Conferences since 1999.

It is important to be aware of the problem that the relationship between media reporting and public opinion may also be affected by factors other than the opinion-leading media.


 

ICA=CH-Model: Breaking through the AwarenessThreshold

Agenda Setting ICA=CH Model

ادامه نوشته

نظریه اشاعه نوآوری ها

اشاعه نوآوري‌ها (diffusion of innovations) تئوري متعلق به اورت ام راجرز (1931-) (Everett M. Rogers) پژوهشگر سرشناس عرصه ارتباطات است.

اين نظريه اشاعه فرآيند اجتماعي نوآوري‌ها را اعم از ايده‌ها و شيوه‌هاي جديد استفاده از وسايل و چگونگي دستيابي به آن‌ها و نحوه گسترش آن‌ها را در يك نظام اجتماعي بررسي مي‌كند. اين نظريه‌پرداز؛ نوآوري را به‌عنوان ايده، عمل، هدف، وسيله و يا انطباق با وضعيت متغيري كه شخص آن­را نو فرض مي‌كند تعريف كرده است
اشاعه از ديدگاه او نوع خاصي از ارتباط است كه به گسترش نوآوري‌ها معطوف است.
راجرز؛ فرايند اشاعه نوآوري‌ها را داراي 5 مرحله مي‌داند:
ادامه نوشته

شعور عامه ارتباطات و ارتباطات شعور عامه

به نقل از :پرفسور حميد مولانا / مسؤول انجمن بين‌المللي رسانه و پژوهش ارتباطات

مترجم: سيد احمد حسيني


  ارتباطات در خلاء وجود ندارد يا «رخ نمي‌دهد». ارتباطات همواره در يك بافت رخ مي‌‌دهد كه مي‌‌تواند جامعه، جماعت و يا حتي شخصي باشد. بنابراين بايد به چگونگي ارتباطات خود نگاه كنيم و در اين شرايط است كه با چالش بعدي خود مواجه مي‌‌شويم: شعور عامه دور و بر ما چيست؟ چگونه در اين شعور عامه، ارتباط برقرار مي‌‌كنيم؟ آيا اصلاً نياز داريم كه از شعور عامه‌اي كه در اطراف ما وجود دارد، آگاهي بيابيم؟ اين مقاله بر آن است تا پاسخ پرسشهايي كه به ندرت بدان پرداخته شده است و همه بايد به آن پاسخ دهيم را بيان کند از جمله آن است كه: شعور عامه ارتباطات چيست؟ عوامل تشكيل دهندة يك شعور عامه ارتباطات چه مي‌‌باشد؟
ادامه نوشته

فلسفه رسانه ديگر چیست ؟!!

آن­چه پس از شنيدن فلسفه رسانه به ذهن من می رسد 

متشکل از دو کلمه فلسفه و رسانه است که با اندکی گردآوری بدان رسيدم که :

فلسفه

لغت فلسفه ريشه اي يوناني دارد مصدر جعلي كلمه ي فيلو سوفياست فيلو به معناي دوستداري و سوفيا به معناي دانايي بنابراين فيلوسوفيا يعني دوستدار دانايي.مسلمانان كلمه ي فلسفه را به معني مطلق دانش عقلي به كار برده اند وفلسفه دو نوع نظري و عملي دارد كه فلسفه نظري راجع به هست ها بحث مي كند و فلسفه عملي راجع به بايد ها در كل اين لغت در عرف هر گروه اصطلاح خاصي است فلسفه به حقيقت و ماهيت مي پردازد و در پي توضيح اصل پديده هاست .

رسانه

اگر بخواهم تعريف ساده اي از رسانه بدهم رسانه وسيله اي است كه پيام را منتقل مي كند راديو تلويزيون اينترنت مطبوعات كتاب سينما .رسانه وسيله اي است كه پيام را از سازنده پيام به مخاطب منتقل مي كند رسانه وسيله برقراري ارتباط است مك لوهان رسانه را خود پيام مي داند تعاريف ديگري از رسانه وجود دارد .رسانه ها دنيا را اززاويه ديد خود به انسان ها معرفي مي كنند هافراد جامعه به وسيله رسانه ها احاطه شده اند و برقراري ارتباط بدون كمك گرفتن از رسانه ها اممه كان ندارد

فلسفه رسانه

واژه فلسفه رسانه مفهومي پيچيده و به عبارتي صدايي ناآشناست كه پرسش‌هاي مفهومي و معنايي بسياري را به وجود مي‌آورد. مي‌توان اثبات كرد فلسفه قادر است چشم‌اندازهاي جديدي در بحث رسانه فراروي پژوهشگران قرار دهد. فلسفه رسانه در يك ساختار جديد علمي خود را نمايان كرده كه آن نيز بر پايه فلسفه آكادميك قرار دارد كه اطلاعات مفهومي - فلسفي آن از اساس در قرن‌هاي نوزدهم و بيستم پايه‌ريزي شده است. يعني زماني كه فلسفه علم و فلسفه تحليلي پايه‌ريزي مي‌شدند. فلسفه رسانه به شاخه‌هايي مرتبط است كه باعث مي‌شود فلسفه جديدي از خود آگاهي حاصل شود مي‌توان گفت كه فلسفه رسانه‌ها، نگاهي بيروني به سير تحول رسانه‌هاي ارتباط جمعي، نحوه مفهوم‌سازي، قوانين حاكم بر رسانه‌هاي ارتباط جمعي، زبان‌شناسي و روش‌شناسي رسانه‌ها دارد و نحوه شكل‌گيري معنا در رسانه‌هاي ارتباط جمعي و نظريه‌هاي متفاوت علمي - فلسفي به رسانه‌ها را در محور بحث‌هاي خود قرار مي‌دهد. فلسفه رسانه‌ها دانشي است كه «شناخت و علم رسانه‌اي» را مورد بحث و تحليل قرار مي‌دهد.

با مشاهده مثال­هايي راجع سگ و فيلی در تاريکی خيلی هنجار شکنی نيست اگر مثالی راجع حيوانی ديگر در باب فلسفه ذکر کنم :

بررسی فلسفی پديده ای مانند رسانه را همچون چريدن علف­خواری مانند بز يا هر چارپای ديگری می­بينم که در مرتع خاصی می­چرد و با حواس بينايي، چشايي، بويايي و يا لامسه خود به تحليل محصولات موجود در اين مرتع می­پردازد.

اصولا شايد فلسفيدن در موضوعی همان چريدن در مرتعی خاص است که با ابزارهای مختلف نسبت به تحليل پديده­ها

اقدامات قابل توجهی صورت می­گيرد.