ضرورت انديشه محوری در صداوسيما

يادداشت در ايسنا:

یک استاد ارتباطات درباره‌ی تغییرات ساختاری صداوسیما نکته‌ای را به بحث گذاشته است که به اعتقاد او همواره مورد غفلت واقع شده است؛ او درباره استفاده‌ی صداوسیما از ظرفیت‌های نخبگان رسانه‌ای کشور معتقد است: متاسفانه صداوسیما که مأموریت و هدایت افکار را برعهده دارد، تاکنون از داشتن ظرفیت‌های نخبگان رسانه‌ای کشور برای تجمیع تفکرات و اندیشه‌ها و طراحی راهبردها و راهکارهای خرد و کلان رسانه‌ای محروم بوده است.

محمدرضا خوشرو چنین ادامه می‌دهد: این مهم امری است که مواجهه بعضا غیرکارشناسی، سلیقه‌ای و غیرموثر با رویدادها را تشدید می‌کند و بعضا نگاه ملی و فراملی را در بحبوحه هجمه و رقابت رسانه‌ای با بنگاه‌های رسانه‌ای فعال دنیا مخدوش می‌سازد.

 

او در عین حال تاکید می‌کند: سازمان صداوسیما باید تلاش کند تا از افتادن در ورطه سازمان‌های نخبه‌کش دوری گزیند؛ چراکه این تهدید ممکن است منجر به عدم تشخیص درست رقیب و تکنیک‌های جذب مخاطب، کم‌اطلاعی از مزیت‌های رقابتی خود در فضای رقابتی، عدم شناخت مناسب ویژگی‌ها و خواست‌های مخاطب و در نهایت کاهش مخاطب شود.

 

 

***

 

دکتر محمدرضا خوشرو - استاد ارتباطات - در گفت‌وگو با خبرنگار بخش رسانه ایسنا، درباره‌ی تغییرات ساختاری سازمان صداوسیما و آنچه پیش‌روی آن است، گفت: مروری بر سپهر رسانه‌ای جهان این اصل را مبرهن می‌سازد که در فضای رقابتی امروز، رسانه‌ها باید بیش از پیش چابکی، انعطاف و سرعت را باکیفیت و دقت همراه سازند تا بتوانند مخاطبانی را جذب و در راستای مأموریت خود آنها را ضمن نگهداری، هدایت کنند.

 

او گفت: سازمان صداوسیما به عنوان رسانه‌ای حاکمیتی و متصل به بودجه دولتی، با توجه به مأموریت ذاتی خویش که بخشی از آن ملی بودن است باید بتواند فارغ از هرگونه جناح‌بندی و گرایش سیاسی به منافع عمومی ملت بپردازد؛ منتهی وابستگی به بودجه دولتی و ساختار عریض و طویل داخلی، مانع تحقق بهینه این مأموریت شده و در دوره‌ای که گذشت، تمرکز ویژه‌ای بر دو فرآیند کوچک‌سازی و چابک‌سازی صورت گرفت. طبیعتا در هر سازمان عمومی و دولتی که این راهبرد اتخاذ شود، مقاومت‌ها داخلی و حواشی بیرونی‌ای شکل خواهد گرفت که ممکن است تمرکز کیفی لازم بر تولید برنامه‌های پرمخاطب‌تر و اثرگذارتر را بعضا تحت‌الشعاع قرار دهد. آنچه که در شرایط بحران سازمانی برای هر مجموعه مدیریتی ضروری است تعامل مثبت و اثربخش با ذی‌نفعان، مخاطبان، تأمین‌کنندگان و ... است که در این مجال به حلقه مفقوده‌تری از این موارد اشاره خواهم کرد و آن هم پشتوانه فکری و اندیشه‌ای است.

 سید محمد رضا خوشرو 

این استاد ارتباطات با تاکید بر حضور جدی‌تر نخبگان در عرصه‌ی رسانه‌ی ملی بیان کرد: امروزه توجه به اتخاذ تدابیر مناسب با رویکرد تحقیقاتی و پژوهشی در سازمان‌های رسانه‌ای موفق دنیا، کاملا نهادینه شده و بهره‌مندی از ظرفیت‌های نخبگان رسانه‌ای کشور امری بدیهی تلقی می‌شود. سازمان صداوسیما نیز باید تلاش کند تا از افتادن در ورطه سازمان‌های نخبه‌کش دوری گزیند و با فراهم‌سازی بسترهایی برای تجمیع و فرآوری فکر، اندیشه و خلاقیت بار سنگین مواجهه با رویدادها و هدایت افکار عمومی را میان فرهیختگان و اندیشمندان فرهنگی و رسانه‌ای کشور تقسیم کند.

 

خوشرو در ادامه در همین زمینه توضیح داد: در عرصه سازمان‌های بزرگ رسانه‌ای امروز جهان، ارتباط موثر دانشکده‌ها، اندیشکده و پژوهشکده‌های مطالعاتی که محل حضور افکار، آرا و اندیشه‌های کارشناسان و صاحب‌نظران است، ریل‌گذاری شده و نهادهای عملیاتی رسانه چه در فضای مجازی و چه در رادیوها و تلویزیون‌ها متکی بر تفکر و تعقل در حال برنامه‌سازی و جریان‌سازی هستند. در داخل کشور نیز عموم دستگاه‌ها حتی نهادهایی که کمتر مأموریت فکری و اندیشه‌ای دارند، دارای چندین پژوهشگاه و پژوهشکده هستند که متاسفانه صداوسیما که مأموریت و هدایت افکار را بر عهده دارد تاکنون از داشتن چنین ظرفیتی برای تجمیع تفکرات و اندیشه‌ها و طراحی راهبردها و راهکارهای خرد و کلان رسانه‌ای محروم بوده و این مهم امری است که مواجهه بعضا غیرکارشناسی، سلیقه‌ای و غیرموثر با رویدادها را تشدید می‌کند و بعضا نگاه ملی و فراملی را در بحبوحه هجمه و رقابت رسانه‌ای با بنگاه‌های رسانه‌ای فعال دنیا مخدوش می‌سازد. این تهدید ممکن است منجر به عدم تشخیص درست رقیب و تکنیک‌های جذب مخاطب، کم‌اطلاعی از مزیت‌های رقابتی خود در فضای رقابتی، عدم شناخت مناسب ویژگی‌ها و خواست‌های مخاطب و در نهایت کاهش مخاطب را در برداشته باشد.

 

محمدرضا خوشرو در پایان درباره‌ی آنچه امید است پیش‌روی سازمان صداوسیما قرار بگیرد، اظهار کرد: امید است در دوره جدید مدیریت این سازمان، شاهد حضور بیش از پیش اندیشمندان، صاحب نظران، کارشناسان و فعالان عرصه رسانه‌ای در مجموعه‌های اندیشه‌ای سازمان باشیم؛ به نحوی که نخبگان رسانه‌ای کشور که بعضا در دیگر عرصه‌ها فعالند، رسانه ملی و فراملی را از خود بدانند و با تشریک آرا و دیدگاه‌هایشان این سازمان را در موفقیت‌های بیشتر در جذب و نگهداشت موثر و عالمانه مخاطب همراهی کنند.

نقدی بر عملکرد سيما

مصاحبه با ایسنا درباره عملکرد سيما:

يک مدرس ارتباطات با اعتقاد بر اینکه این روزها تلویزیون در معرض یک هشدار جدی قرار دارد، مطرح کرد: در حال حاضر شبکه‌های اصلی تلویزیون در محاق قرار گرفته‌اند و با همه‌ی تلاش‌ها، شبکه نسیم به عنوان پربیننده‌ترین شبکه تلویزیون محسوب می‌شود؛ شبکه‌ای که در کانال‌های تلویزیون فرعی محسوب می‌شود.

 

سیدرضا خوشرو - مدرس ارتباطات - در گفت‌وگو با خبرنگار بخش رسانه ایسنا در ادامه‌ی مطلب بالا تصریح کرد: در ایام نوروز شبکه‌های اصلی یک، دو و سه محو شده بودند و این برای صداوسیما هشدار بزرگی است که شبکه اصلی‌تان در محاق قرار گرفته است و شبکه‌های فرعی‌تر مخاطبان بیشتری دارند؛ در حالی که هزینه‌های عمده صداوسیما در شبکه‌های اصلی صرف می‌شود اما ذائقه‌های مخاطب به سمت دیگری است و شبکه‌های فرعی به عنوان شبکه‌های پرمخاطب محسوب می‌شوند.

 

او در پاسخ به اینکه تلویزیون در ایام نوروز با وجود تعطیلی مطبوعات و کم‌رنگ شدن فعالیت دیگر رسانه‌های کشور، چه اندازه توانست رسالت خود را در بحث اطلاع‌رسانی و سرگرمی ایفا کند؟ به بحث نیازهای اطلاع‌رسانی و خبری مخاطبان و نیازهای سرگرمی - تفریحی که در ایام نوروز جدی‌تر می‌شوند، پرداخت.

 

این مدرس ارتباطات در بخشی از گفت‌وگوی خود درباره‌ی کارکرد تفریحی و سرگرمی تلویزیون در ایام نوروز و اغنای مخاطبان بیان کرد: آنچه درست‌تر است کارکرد تفریحی سرگرمی است اما باید در فهوای این خندیدن، مختصری هم به سطح سواد رسانه‌ای و سواد فرهنگی مخاطب اضافه شود که قطعا خیلی بهتر خواهد بود.

 

او در این گفت‌وگو با اشاره به کمرنگ شدن ذائقه مخاطب به خبر و لزوم دوری رسانه‌ها از بمباران خبری در ایام نوروز، توضیح داد: معمولا در تعطیلات مناسبتی به ویژه نوروز که معنا و مفهوم تفریح، شادی و رفع خستگی مردم در میان است، مخاطب دلشان نمی‌خواهد در معرض بمباران خبری که در طول سال به او وارد می‌شود، قرار بگیرد. مخاطب در این ایام دیگر نمی‌خواهد استرس مسائل و رویدادهای سیاسی و همچنین حوادث و ... که در طول سال تجربه می‌کند را ببیند؛ به ویژه مخاطب ایرانی که به واسطه روحیه‌ی سیاسی که دارد، بیش از سایر مردم دنیا به این اخبار توجه می‌کند و مدام در حال استرس بابت رویدادهای سیاست داخلی و خارجی است؛ بنابراین در طول سال مخاطبان درگیر هستند و در ایام نوروز است که به یک رفع خستگی نیاز دارند تا کمتر در معرض بمباران خبری اطلاعاتی قرار بگیرند.

 

این مدرس ارتباطات درباره‌ی نیاز مخاطب در ایام نوروز و کارکردهای رسانه‌ای توضیح داد: مخاطب عمدتا ذهنش به طور اتوماتیک پیام‌هایی را دروازه‌بانی می‌کند که او را از دنیای پر افت و خیز و پرحادثه بیرونی دور کند. مخاطب یک نوع مخدر ذهنی از رسانه‌ها توقع دارد و از این طریق سرگرمی، تفریح، دیدن فیلم و سریال و برنامه‌های ترکیبی را ترجیح می‌دهد. از سویی دیگر آنچه که در ایام نوروز اتفاق می‌افتد، ایجاد شبکه‌های ارتباطی گسترده‌تر، فعال‌تر و موثرتر نسبت به دیگر ایام سال است که به واسطه‌ی یک رسم و سنت ایرانی، دید و بازدید شکل می‌گیرد. در این شکل، ارتباطات انسانی جای ارتباطات مجازی و ارتباطات غیرمستقیم و رسانه‌ای را می‌گیرد و یک رویداد ارتباطاتی جدی شکل می‌گیرد و این اقدام منجر به این می‌شود که مخاطب خبر را منتقل کند. حتی اگر اتفاقات مهمی هم رخ داده باشد، در ارتباطات رودررو اجتماعی این اخبار رد و بدل می‌شود و در این دید و بازدید مرور، تحلیل و تفسیر می‌شود و مخاطب دیگر نیازی نمی‌بیند که به یک رسانه خبری مراجعه کند و تحلیل اخبار آن‌ها را بشنود.

 

خوشرو همچنین کارکرد سرگرمی - تفریحی تلویزیون در ایام نوروز را مهمتر از کارکرد رسانه‌ای‌اش عنوان کرد و گفت: بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند مطبوعات و رسانه‌ها در ایام عید باید فعال باشند و فعالیت‌های خودشان را داشته باشند، چرا که به هر حال رویدادها و ارزش‌های خبری پابرجا هستند. اما فکر می‌کنم تعطیلی رسانه‌ها در ایام تعطیلات جدا از اینکه یک تعطیلی است که عوامل رسانه‌ خستگی خود را برطرف کنند، از سوی مخاطب هم پذیرفته شده است؛ چراکه نیاز خود را از طریق ارتباط واقعی برطرف می‌کند. تلویزیون هم ناگزیر است و اقتضا می‌کند خودش را با این نیاز مخاطب تطبیق دهد. مخاطبان در ایام عید از تلویزیون، سریال، کارهای طنز، برنامه‌های ترکیبی، موسیقی و برنامه‌های شاد مفرح می‌خواهند تا خبر و تلویزیون هم همین کار را می‌کند. حتی در اندازه‌ای که اعلام شد در ایام عید برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری را تعطیل خواهند کرد و در صورت نیاز آن را پخش خواهند کرد؛ بنابراین تلویزیون در ایام نوروز کاری می‌کند که مخاطب خاص و نیاز مخاطب است در عین حال اگر اتفاق مهمی رسانه‌ای بیفتد به اندازه کافی اطلاع‌رسانی خبری می‌کند.

 

 

سید محمد رضا خوشرو 

او ادامه داد: تلویزیون اگر بتواند در مخاطب تغییر ذائقه ایجاد کند، موفق بوده است، نه اینکه به واسطه‌ی رقابت رسانه‌ای با شبکه‌های ماهواره‌ای که برخی از مردم به آن‌ها گرایش دارند، بخواهد خیلی از برنامه‌های رسانه‌ای‌اش را در طول برنامه‌های نوروزی به حجم قابل توجهی افزایش دهد؛ به طور مثال جریان موسیقی را در هر کانالی که جست‌وجو می‌کردیم موسیقی بخش عمده‌ای از برنامه‌ها را تشکیل می‌داد که به کیفیت شبکه‌های رقیب نمی‌رسید. با توجه به اینکه رسانه ما محدودیت‌ها و ضوابط سختگیرانه‌ای در این قالب برنامه‌ها دارد، هر چقدر هم که تلاش کند به آن جذابیتی که برنامه‌های رقیب پخش می‌کند و برای ما خط قرمز است، نمی‌رسد. برای همین چون فاکتورهای جذاب برنامه‌های رقیب را نمی‌توانیم در برنامه‌هایمان داشته باشیم، همچنان به صورت ابتر و دست و پا شکسته این نوع برنامه‌ها را می‌سازیم و موسیقی‌هایمان، موسیقی‌هایی نیست که قشر جوان امروز بپسندند. این اتفاق باعث می‌شود که تلویزیون بخشی از برنامه‌ها را به گونه‌ای تخصیص دهد که نتواند مخاطبی که در معرض رقیب قرار گرفته را جذب کند و حتی در عین حال به خاطر این برخورد، یکسری مخاطبان را هم از دست می‌دهد. در نتیجه تلویزیون اگر به عنوان رسانه ملی در ایام عید می‌توانست کارهای سال‌های گذشته را همچون سریال «پایتخت» و کارهای طنزدار جدی‌تر و طنزآمیز را دنبال کند موفق‌تر بود.

 

خوشرو همچنین تأکید کرد: تلویزیون به جای اینکه جریان موسیقی را در همه برنامه‌ها دنبال کند که مخاطب ماهواره‌بین را جذب کند، با پخش سریال‌های جذاب‌تر در جذب مخاطبان می‌تواند موفق‌تر عمل کند.

 

او سپس یادآور شد: تلویزیون گزینه‌ای را برای کپی انتخاب کرده است که نمی‌تواند در آن مانور لازم را بدهد، ولی برنامه‌هایی همچون «خندوانه» ایده خود تلویزیون بوده که بعد از اتاق فکرها شکل گرفته و جا افتاده و به بلوغی رسیده که مخاطبان را هم منتظر خود نگه داشته است؛ بنابراین تلویزیون اگر «خندوانه» را به سمت متعالی‌تر می‌برد موفق‌تر بود و اگر «خندوانه» خودش را ادامه می‌داد مخاطبان بیشتری را جذب می‌کرد.

 

این مدرس ارتباطات یادآور شد: گزینه‌هایی که تلویزیون در ایام نوروز برای کپی‌برداری انتخاب کرد، گزینه‌های بدی بودند؛ موسیقی گزینه مناسبی برای کپی کردن نیست. تلویزیون می‌توانست از برنامه‌هایی الگوبرداری کند که امکان مانور در آن را داشته باشد نه اینکه با پخش برنامه‌های موسیقی محور به جایی نرسد و حتی مخاطبان متدین خودش را از دست بدهد؛ به عنوان مثال ما در «خندوانه» پیش از این مخاطبان متدینی داشتیم که آن برنامه را دنبال می‌کردند، اما در سری جدید این اتفاق نیفتاده است؛ یعنی علاوه بر اینکه مخاطب ماهواره‌ای را جذب نکرده است مخاطبان متدین را هم از دست داده است.

 

خوشرو همچنین با تاکید بر اینکه تلویزیون در عرصه سریال‌سازی می‌تواند در جذب مخاطب موفق باشد، یادآور شد: تلویزیون با ساخت سریال‌هایی با تعداد قسمت‌های بالا همچون شبکه‌های جم، شبکه‌های ترکیه‌ای که این کار را می‌کنند و معمولا هم مخاطب دارند، می‌تواند موفق‌تر عمل کند. تلویزیون نقطه قوت‌اش این است که عوامل خوب، بازیگران خوب، هنرمندان خوب و داستان‌های جذاب و خوب دارد و همچنین محدودیت‌های سریال‌سازی کم دارد. تلویزیون با ساخت مجموعه «کیمیا» با همه ایرادهای وحشتناکی که بر آن وارد بود، کار خود را کرد و توانست مخاطب را با خود همراه کند. در نتیجه آن چیزی که تلویزیون می‌تواند در رقابت با رسانه‌های رقیب داشته باشد در حوزه سریال‌سازی است که می‌تواند خود را ارتقاء دهد.

 

سیدرضا خوشرو در پایان با اشاره به ساخت سریال‌هایی همچون «معمای شاه» که برای تلویزیون ضعف محسوب می‌شوند، یادآور شد: تلویزیون با پول سریالی همچون «معمای شاه» و حذف آن می‌توانست در طول سال 10 سریال همچون سریال «شهرزاد» داشته باشد. بنابراین همه این مسائل بحث استراتژیک دارد. تلویزیون به جای دنبال کردن 10 برنامه موسیقایی که هیچ کدام از آن ها به درد نمی‌خورند می‌توانست سریال‌های درست و حسابی‌تری را طراحی کند. اتفاقا سازمان صداوسیما در حال حاضر در موضع بازتری هم قرار دارد. به نوعی که خیلی از مجریانی که فعالیت‌شان محدود شده بود و ممنوع‌التصویر بودند در حال حاضر به تلویزیون بازگشته‌اند. در نتیجه فضای تلویزیون فضای بازی است ولی آن استفاده بهینه‌ای که باید صورت بگیرد صورت نگرفته است و فکردارتر نبوده است.